خیلی ها این مشکل رو داردن که در خانواده همسر نمیتونن خودشون رو جا کنندو واون گونه که باید در خانواده همسرشون قرار بگیردن اما چگونه میشه با خانواده همسر صمیمی شد
بحران رابطه با یک خانواده جدید به خصوص مادر شوهر/ پدرزن. بحرانی که ممکن می باشد با بی تدبیری یکی از طرفین تا پایان عمر باقی بماند.
یکی از اشتباهات رایج بعد از ازدواج، این می باشد که تصور کنیم خانواده همسر مثل خانواده خودمان هستند. باور نمایید خانواده همسر شما در بهترین شرایط ارتباطی، باز هم خانواده فرد دیگری هستند و مگر در موارد استثنا منافع فرزندشان را قربانی منافع شما نمیکنند. اینکه شما با خانواده شوهرتان صمیمی شوید عالی است، اما همه عروسها نمیتوانند با خانواده همسرشان به یک میزان صمیمی شوند.
اختلافهای فرهنگی و اختلاف عقاید میتواند دیواری در مقابل این صمیمیت بکشد و از طرف دیگر، شخصیت هر دو طرف هم میتواند در بیشتر شدن فاصله میان آنها و یا کمتر کردن فاصله تاثیرگذار باشد. پس به محض وارد شدن به خانواده همسرتان، به دنبال ایجاد صمیمیت و از بین بردن مرزها و فاصلهها نگردید. چرا که این تصور اولیه باعث میشود روابط از ابتدا اشتباه شکل بگیرند و در ادامه هم دردسرها و سوءتفاهمهایی را ایجاد کنند.
دوستشان نداری؟ به آنها احتـرام بگذار
آنچه که در رابطه شما و آنها اهمیت زیادی دارد، دوست داشتن همدیگر نیست، بلکه احترام گذاشتن به یکدیگر است. مهم نیست که شما دلتنگ آنها شوید، به اندازه خودشان در شادیهایشان خوشحال باشید و یا از ناراحتیهایشان ناراحت. بلکه مهم این می باشد که به تفکر و احساسشان احترام بگذارید. پس به جای اینکه احساساتتان را به سمتشان هل دهید و بخواهید مثل یکی از اعضای قدیمیخانوادهشان رفتار نمایید، اول احترام را در این رابطه بنا نمایید و بعد اگر توانستید و شرایط به شما اجازه داد با آنها صمیمی شوید.
اینکه میگویید در روزهای اول عمیقا دوستشان داشتید، چندان نمیتواند درست باشد چراکه دوست داشتن در جریان ارتباط ایجاد میشود و شما نمیتوانید به صرف اینکه با فرزند آنها وصلت کردهاید، به آنها علاقهمند باشید.اما بهتر می باشد به جای ایستادن روی قله کوه یا افتادن. در دره، یک تفکر میانهروتر که بر پایه احترام می باشد را جایگزین دوست داشتن و یا بیزار بودن از خانواده همسر نمایید.
همه رازها را فاش ننمایید
بسیاری از زوجها زمان ی با هم آشنا میشوند برای اینکه به هم نزدیکتر شوند، هر چه در زندگیشان گذشته و میگذرد را با هم در میان میگذارند. آنها حتی حرفهایی که خانوادههایشان در مورد شریک آینده زندگیشان میزنند را به او انتقال میدهند و با این کار دیدگاهی منفی نسبت به خانواده خود را در نامزد و بعدها همسرشان ایجاد میکنند.
از طرف دیگر، بسیاری از زوجها همه رازهای خانوادگی هم را با یکدیگر در میان میگذارند و ازاشتباهاتی که اعضای خانوادهشان کرده یا میکنند با هم صحبت میکنند و از این طریق، ذهنیت طرف مقابل را پیش از آنکه خودش وارد ارتباط شود شکل میدهند. کاش شما هم از ابتدا چنین اشتباههایی را مرتکب نمیشدید. اما هنوز هم دیر نشده. سعی نمایید از این به بعد مرزهای میان خانواده و شریک زندگیتان را خودتان بسازید. دلیلی ندارد که انتقاد مادرتان از او را به همسرتان منتقل نمایید و دلیلی ندارد رفتارهایی که دیگران در غیابش انجام داده اند را با جزئیات برایش بازگو نمایید.
شاید نقشش را خوب بازی نـمیکند
از یاد نبرید که زوجها هر کدام واسط و رابط خانواده خود و کسی هستند که قرار می باشد شریک زندگیشان شود. اگر رابطه شما و خانواده همسرتان ناخوشایند و آزاردهنده است، بخش مهمی از مسئولیت این اتفاق بر عهده همسرتان است. هم شما و هم همسرتان، باید میان خانواده خود و شریک زندگیتان نقش میانجی را بازی نمایید و اجازه ندهید برخوردی در این رابطه پیش بیاید. در واقع شما در این رابطه نقش لولا را بازی مینمایید. لولایی که اگر خود کار نکند در و دیوار را به هم میکوباند. مطمئنا ضعف همسر شما در ایفا کردن این نقش سهم بزرگی در ایجاد این اختلافها داشته و زمان آن رسیده که او آگاهی بیشتری در مورد این رابطه کسب کند و با مدیریت درست این رابطه آرامش را به آن برگرداند.
به سناریوی مشترک برسید
اینکه خانوادهها تا چه اندازه تمایل به ورود به زندگی فرزندشان داشته باشند، با اینکه چقدر به آن وارد شوند تفاوت دارد. ممکن می باشد خانواده شوهرتان نظرهای بسیاری را در موردتربیت فرزند شما و دیگر مسائل زندگی مشترکتان داشته باشند و این نظرها را با همسرتان هم در میان بگذارند. اما تا جایی که عقاید همسرتان تحت تاثیر نظر آنها تغییر نکند، این موضوع نمیتواند آسیبی به رابطه شما بزند.
شاید در بعضی موارد همسرتان با آنها هم نظر باشد اما باز هم آنچه که مهم است، رسیدن به یک سناریوی مشترک است. از یاد نبرید که زندگی زناشویی جای اثبات نیست، بلکه جای به توافق رسیدن است. هر یک از شما با یک سری اصول و ایدههایی که در طول زندگی کسب کرده وارد رابطه میشود و ممکن می باشد اختلاف نظرهایی در مورد این اصول وجود داشته باشد.اما اگر هر یک از شما بخواهید به دیگری ثابت نمایید که من درست میگویم، در واقع خود را وارد جنگی مینمایید که میتواند تا آخر عمر ادامه داشته باشد.
مرد باید اوضاع را آرام کند
بهترین حالت در بگومگوهای عروس و خانواده شوهر این می باشد که عروس خود را وارد جنگ مستقیم نکند و حل کردن ماجرا را بعد از رفتن خانواده همسرش به شریک زندگی خود بسپارد. اما نکتهای که اینجا قابلتوجه است، این می باشد که اگر مادر داماد جنگ کلامی یا رفتاری را شروع کرد، نشاندهنده این می باشد که از فیلتر پسر رد شده و به خودش اجازه داده که وارد این نزاع شود. یعنی همسرتان در این رابطه لولای خوبی نبوده و نتوانسته آن را به خوبی مدیریت کند. در چنین شرایطی دو احتمال را میشود در نظر گرفت. یا اینکه او فکر میکند رفتار خانوادهاش درست می باشد و آنچه شما دخالت مینامید را دلسوزی میداند، یا اینکه به خاطر ضعفهایش نمیتواند جلوی دخالت مادر را بگیرد. اگر دلیل این اتفاق مورد دوم باشد، باز هم همسرتان باید آگاهی بیشتری را در مورد رابطه همسر و خانوادهاش کسب کند و با بالاتر بردن مهارتهای ارتباطیاش، نقش موثرتری را در این میان بازی کند.
نام فایل | توضیحات | رمز | لینک دانلود |
---|
امید داریم از ما راضی باشید دانلود pdf کتاب
فعلا خالی
در حال ساخت
از طریق قرار دادنپیام در تلگرام با ما در ارتباط باشید آیدی : yashar_0007 با ما در ارتباط باشید